English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5244 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
critical magnitude U اندازه بحرانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
critical coupling U کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
critical U بحرانی
climacteric U بحرانی
decretory U بحرانی
critical limit U حد بحرانی
decretive U بحرانی
acute U بحرانی
marginal U بحرانی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
critical flow U جریان بحرانی
critical period U دوره بحرانی
critical amplification U تقویت بحرانی
juncture U موقع بحرانی
Critical Regonalism U منطقه ی بحرانی
critical activity U فعالیت بحرانی
critical altitude U ارتفاع بحرانی
critical angle U زاویه بحرانی
critical point U نقطه بحرانی
cretical flow U جریان بحرانی
critical temperature U دمای بحرانی
critical speed U سرعت بحرانی
critical resistance U مقاومت بحرانی
critical region U منطقه بحرانی
critical region U ناحیه بحرانی
critical pressure U فشار بحرانی
critical value U ارزش بحرانی
critical valve U مقدار بحرانی
nicks U موقع بحرانی
nicking U موقع بحرانی
nicked U موقع بحرانی
nick U موقع بحرانی
critical pollution U الودگی بحرانی
critical U حیاتی بحرانی
critical depth U عمق بحرانی
critical height U بلندی بحرانی
critical height U ارتفاع بحرانی
exigent U فشاراور بحرانی
critical density U چگالی بحرانی
razor edge U موقعیت بحرانی
critical heat flux U شارحرارتی بحرانی
critical damping U خفیدگی بحرانی
critical damping U میرائی بحرانی
critical velocity U سرعت بحرانی
critical frequency U فرکانس بحرانی
critical isotherm U هم دمای بحرانی
critical coupling U تزویج بحرانی
critical assembly U ترتیب بحرانی
critical area U ناحیه بحرانی
critical path U مسیر بحرانی
critical current U شدت بحرانی
critical mass U جرم بحرانی
critical point U نقطه بحرانی
acritical U غیر بحرانی
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
critical degree of polymerization U درجه بحرانی بسپارش
flood stage U تراز بحرانی طغیان
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
critical date U مدت زمان بحرانی
critical anode distance U فاصله بحرانی اندی
critical resistance U مقدار مقاومت بحرانی
thermal critical point U نقطه ی بحرانی حرارتی
critical backing pressure U فشار حد خلاء بحرانی
critical closing speed U سرعت بحرانی پایین
critical concentration U میزان تمرکز بحرانی
critical deformation U تغییر شکل بحرانی
critical molecular mass U جرم مولکولی بحرانی
critically U بطور بحرانی یا وخیم
critical infinte cylinder U قطر بحرانی استوانه
critical grid voltage U ولتاژ بحرانی شبکه
critical grid current U جریان بحرانی شبکه
cpm U روش مسیر بحرانی
critical grid current U شدت بحرانی شبکه
critical wave legth U طول موج بحرانی
critical path method U روش مسیر بحرانی
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
critical angle of attack U زاویه حمله بحرانی
critcal fore pressure U فشار حد خلاء بحرانی
critical path analysis U تحلیل مسیر بحرانی
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
to recover from something U جبران کردن [مثال از بحرانی]
to recover from something U ترمیم شدن [مثال از بحرانی]
critical cooling rate U میزان سرد کنندگی بحرانی
critical heat flux ratio U نسبت شار حرارتی بحرانی
critical grid bias U ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
epitasis U دوره بحرانی وشدت مرض
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
critical build up resistance U مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
to recover from something U به حالت اول درآمدن [مثال از بحرانی]
Every crisis should be viewed [seen] as an opportunity. U هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
gauged U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
zero hour U لحظه شروع ازمایشات سخت لحظه بحرانی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
to size up U اندازه
extent U اندازه
dealt U اندازه
degrees U اندازه
indefinite U بی اندازه
deals U اندازه
symmetric U هم اندازه
soupcon U اندازه کم
so far forth U تا ان اندازه
measurement U اندازه
isometric U هم اندازه
degree U اندازه
isometrics U هم اندازه
quantum U اندازه
metres U اندازه
what U چه اندازه
gauged U اندازه
beyond measure U بی اندازه
fitted U اندازه
gauge U اندازه
screamingly U بی اندازه
bulk U اندازه
immoderately U بی اندازه
inordinate U بی اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
attack size U اندازه تک
gauges U اندازه
metre U اندازه
equals U : هم اندازه
equalling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
equal U : هم اندازه
what is your size? U اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
dimensions U اندازه
meter U اندازه
measurements U اندازه
meters U اندازه
gauge=gage U اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
rather U تا یک اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
dimension U اندازه
magnitude U اندازه
floor length U اندازه کف
infintesimal U بی اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
tracts U اندازه
measurer U اندازه
isodiametric U هم اندازه
inordinately U بی اندازه
sizes U اندازه
deal U اندازه
immeasurable U بی اندازه
measure U اندازه
tract U اندازه
size U اندازه
fixes U که اندازه کلمه
screen size U اندازه صفحه
fix U که اندازه کلمه
scale factor U ضریب اندازه
scale of project U اندازه طرح
gaging U اندازه گیری
how much U چقدر چه اندازه
partly U تایک اندازه
fit size U اندازه مناسب
remedial measure U اندازه کمکی
ample U بیش از اندازه
gauger U اندازه گیر
file size U اندازه فایل
fractional size U اندازه کسری
fitting allowance U کاملا" اندازه
installation dimension U اندازه نصب
full scale U اندازه طبیعی
gage U اندازه نما
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
2high dimentional task solution space
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0معادل انگلیسی بچه تیر که تیری است به اندازه نصف و یا کمتر از نصف تیر معمولی برای پرتاب با کمان به کمک یک ساقه نیم استوانه ای بریده شده از درخت بامبو به اندازه طول یک تیر معمولی برای زدن هدفی در دوردست
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com